-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1390 12:49
الهه من هیچوقت بهترین نبودم هیچوقت
-
اول با خودمم
جمعه 15 بهمنماه سال 1389 12:01
کاش ما آدما یاد میگرفتیم حرف ها رو راحت بزنیم و حرف ها رو راحت بشنویم و از هم ناراحت نشیم کاش یاد می گرفتیم بتونیم از همدیگه معذرت خواهی کنیم همدیگرو ببخشیم و اون اشتباهمونو دوباره تکرار نکنیم کاش حرف ها تو سینه ها از ترس جمع نمیشد اول باخودمم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
-
یا حسین
جمعه 26 آذرماه سال 1389 11:11
جنگیدم به نفس های آتشینم بعد از تو سالار نیزه نشینم دایی چقدر یادگارت شبیهت شده
-
گزارش افکار زنان
یکشنبه 7 شهریورماه سال 1389 15:32
هدفم پر کردن و یا فقط به روز کردن وبلاگم نیست. شاید آقایون البته شاید نه حتما آقایون هیچوت قبول نمکنن کتاب رازهایی درباره زنان رو بگیرن دستشونو و شروع کنن به خوندن و یه ذره اطلاعات درباره همسر یا نامزدشون به دست بیارن . البته کتاب رازهایی درباره مردان هم هست اما خانوما اگر بدونن یه همچین کتابی هست اونو میخرن یا از کسی...
-
من با تو خوشبختم
سهشنبه 29 تیرماه سال 1389 10:29
این روزها بیشتر از هر روز دیگه احساس خوشبختی میکنم و بیشتر از هر وقت دیگه خدا را شکر
-
پیچک
شنبه 29 خردادماه سال 1389 16:59
پیچ های پیچک پیچیده در پیچ هم راه فراری نیست از این پیچیدگی و هر روز پیچ ها بیشتر میشود و شیره پیچک را می چکاند پیچ ها در انتظار باغبانند باغبان در انتظار باریدن باران است تا پیچک نخشکد پیچک در حال خشک شدن است باغبان در حال تهیه آب برای پیچک پیچک در حال خشک شدن است باغبان در حال تهیه آب برای پیچک است پیچک در حال خشک...
-
متاسفم از اینکه ایرانیم
جمعه 31 اردیبهشتماه سال 1389 10:59
فقط یک ایرانی استعداد چت کردن همزمان با ۱۸ آی دی یاهو رو داره! فقط یک ایرانی هنگام دور زدن با ماشین، بجای استفاده از راهنما، دستش رو بیرون از ماشین میاره! فقط یک ایرانی میتونه بوسیله بوق ماشین از سلام و احوالپرسی گرفته تا فحش ... استفاده کنه! فقط در ایرانه که بعد از مراسم ازدواج به عروس و داماد به جای آرزوی خوشبختی...
-
همپا
یکشنبه 16 اسفندماه سال 1388 19:01
بهت تبریک میگم همپای دوران جوانیم مبارک صاحابت از طرف من بهشون تبریک بگو تو رو هم مث بقیه ازم گرفتن هرچند بی معرفت بودم برات برای دیدنت تو لباس عروسی لحظه شماری میکنم عشق من پ.ن بوی بدی به مشامم می خوره
-
کجایی سهراب
شنبه 8 اسفندماه سال 1388 16:35
کلمات، جملات، لغات و مکالمات در حجمی کوچک گم شدهاند. اما توهمات اطراف نمی فهمند که چه می گذرد. موسیقیدانان ساز خود را می نوازند و باید برایشان زیبا رقصید بی آنکه عرقی بر پیشانیت بنشیند و صدایی از..... هیسسسسسسسسسسسسسسسسس فقط گوش کن به ساز من نه دل تو نه فکر تو نه شرایط تو ساز من بهترین است ساز من دستور است ساز من...
-
می نویسم برای تو
شنبه 8 اسفندماه سال 1388 16:04
بارون میاد آسمون دلتنگه چای داغ کنار پنجره ای که بخار کرده به یاد گذشته ها دوستان و همکلاسی ها چه اونایی که هستن و نیستن حتی هم او هم او را که ما می بیند و انگار که نمی بیند هم او را که تنها به نامی از او دلخوشیم
-
برای خدا و تو
چهارشنبه 30 دیماه سال 1388 10:48
دلم می خواد برای یه چیزی که نمیشه اینجا نوشت بلند بخندم از خوشحالی (حالا خوشحالی خوشحالی هم نه ها ولی خب) جیغ بکشم موضوع خیلی مهمی نیست ولی اعتراف یه نفر برام خیلی جالب بود این موضوع های بی اهمیت اما عمیق به خدا نزدیک ترم میکنه و نگرانیمو یه موضوع دیگه بیشتر. که چند وقته تو مخمه و آزارم میده و اجازه نمیده زندگی خوبی...
-
دل پر خون.....
یکشنبه 27 دیماه سال 1388 18:16
نمی خواستم برم چرا؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! نمیدونم فکر میکردم اونا نمیخوان «شاید دایی داود بیشتر» چرا؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!! نمیدونم اما مث اینکه خواستن آخه اونا مهربونن و رفتم. یعنی بردیم (ممنون) تا رسیدن به اونجا نمی تونستم نفس بکشم. فقط گاهی حرف میزدم شک نکنی به حالم نفسم مونده تو سینه چشم من به راه یاره اون موقع که...
-
به یادت داغ بر دل ....
دوشنبه 21 دیماه سال 1388 10:33
برای روز پنج شنبه لحظه شماری میکنم
-
عصر جمعه
جمعه 11 دیماه سال 1388 16:47
شب تاره بی قراره دلی که چاره نداره نفسم مونده تو سینه چشم من به راه یاره................ نفس منم مونده تو سینه تا بیام پیشتون بغض نمیذاره نفس بکشم تا عکس بالای قبرتونو ببینم محمد و هم ندیدم تا جبران ندیدنتونو کم کنه حتی عکسی هم ازتون ندارم چه کنم دنیا زندانیم کرده ایی ایی ایی ایی دلی که چاره نداره نفسم مونده...
-
همه چی آرومه
سهشنبه 28 مهرماه سال 1388 15:09
....اما من آروم نیستم دلم الهه رو میخواد از این روزا خوشم نمیآد
-
دوباره سفر
یکشنبه 19 مهرماه سال 1388 11:46
این روزها بیشتر از روزهای دیگه دلم برات تنگ میشه هرچند که هر روز میبینمت
-
ذکر من
شنبه 4 مهرماه سال 1388 10:36
من از طعم تصنیف در متن ادارک یک کوچه تنها ترم
-
تنبل خونه مریم
یکشنبه 1 شهریورماه سال 1388 16:54
اره من تنبلم اصولا حس و و حال این کار را رو ندارم بخاطر همین دفتر خاطراتمم نصفه مونده حتی حال ندارم نگهشون دارم یه روز صبح وقتی می رفتم سرکار همه رو دادم به آتیش خدا به داد تو برسه
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 خردادماه سال 1388 09:35
منو خودم به جون هم افتادن یکی ما رو از هم جدا کنه کمککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککک
-
حلالم کنید
چهارشنبه 16 اردیبهشتماه سال 1388 19:47
چند روزیه یه موضوعی فکرمو عجیب مشغول کرده داستان اینه که امسال خیلیایی که برای حج عمره از چند سال قبل ثبت نام کرده بودن تو این چند ماه به خونه خدا مشرف شدن اتفاقن منم جزو این ادما بودم ولی وقتی بهمون اعلام کردن که باید بریم برای انجام کارها و ثبت نام تو کاروان. از خودم بدم اومدُ خب من هنوز آمادگی رفتنو ندارم هنوز آدم...
-
هنوز هم ....
دوشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1388 12:23
زندگی معمای پیچیده ایست که حل آن به زمان محتاج است وقتی احساس می کنی با خوشبختی چندان فاصله ای نداری سایه های شک و تردید برروی احساسات سایه می افکند و دریای وجودت را دچار طغیان می کند
-
از اسمش پیداس اردیبهشت
جمعه 11 اردیبهشتماه سال 1388 20:11
هوای قشنگیه اما چه سود که مردم اونقدر گرفتارن که حتی نمی بیننش کاش میشد کنار هم بود و لذت برد نفس کشید و ذخیره کرد
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 20 فروردینماه سال 1388 16:32
حرفهایی زیادی است برای نگفتن
-
بدون عنوان
شنبه 24 اسفندماه سال 1387 11:17
آرام تر برو روزگار
-
زمانه بد
یکشنبه 18 اسفندماه سال 1387 11:27
اندوهی خاکستری.. نفس های شهر مرا مه آلود کرده است کسی آفتاب را ندیده ...... ؟
-
سهراب
شنبه 10 اسفندماه سال 1387 10:19
زندگی چیزی نیست که لب طاغچه عادت از یاد منو تو برود
-
به آسمان نگاه کن
یکشنبه 13 بهمنماه سال 1387 13:53
به آسمان نگاه کن روز نه!! شب. وقتی که دنیا آرام است وقتی که چند ساعت قبل باران باریده وقتی که خدا زمین را دوست دارد با دقت نگاه کن شاید ستاره کودکی هایت را پیدا کردی
-
اینم بخاطر شما آقا مزدور
شنبه 5 بهمنماه سال 1387 16:55
می گویند متاهل شدیم اما خودمان باورمان نمیشود، شواهد و قرائن هم اینگونه نشان میدهد اما هنوز پس از گذشت یک ماهو، هشت روز و هفت ساعت هنوز وقتی پدر گرام از احوالات همسر مهربان می پرسند، هنگ میکنیم اوضاع همان اوضاست و روزها همان روزها، تغییرات کوچک است و تأهل برایمان نمود ندارد، شاید به این دلیل است که در زمان مجردی...
-
دلتنگش که می شوی، نیست
پنجشنبه 19 دیماه سال 1387 14:12
. .. ... .... ..... ...... ....... ........ ......... .......... ........... ............ ............. ............... نقطه ها به جای دلتنگی هر روز که میگذرد بیشتر می شود اما تو نمیبینی باز هم مثل همیشه بی خیال
-
بی تو باز از آن کوچه گذشتم
چهارشنبه 18 دیماه سال 1387 18:22
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پر گشودیم و درآن خلوت دلخواسته گشتیم تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت...