۱+۱ به هم زن = ۲ بهم زن = دو بهم زن

بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است...

۱+۱ به هم زن = ۲ بهم زن = دو بهم زن

بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است...

بهار

صدا همون صدا بود


صدای شاخه ها و ریشه ها بود

بهار بهار چه اسم آشنایی


صدات میاد اما خودت کجایی

وا بکنیم پنجره ها رو یا نه


تازه کنیم خاطره ها رو یا نه

بهار اومد لباس نو تنم کرد


تازه تر از فصل شکفتنم کرد

بهار اومد با یه بقل جوونه


عیدو آورد از تو کوچه تو خونه

خیاط ما یه غربیل باغچه ما یه گلدون


خونه ما همیشه منتظر یه مهمون

بهار بهار یه مهمون قدیمی


یه آشنای ساده و صمیمی

یه آشنا که مثل قصه ها بود

خواب و خیال همه بچه ها بود

یادش بخیر بچگیا چه خوب بود


حیف که هنوز صبح نشده غروب بود


آخ که چه زود قلک عیدیهامون


وقتی شکست باهاش شکست دلامون

بهار اومد برفها رو نقطه چین کرد


خنده به دلمردگی زمین کرد

چقدر دلم فصل بهار و دوست داشت


وا شدن پنجره ها رو دوست داشت

بهار اومد پنجره ها رو وا کرد


من و با حسی دیگه آشنا کرد


یه حرف که از حرفهای من کتاب شد


حیف که همش یوال بی جواب شد

دروغ نگم هنوز دلم جوون بود


که صبح تا شب دنبال آب و نون بود

بهار بهار صدا همون صدا بود


صدا همون صدا بود

صدای شاخه ها و ریشه ها بود

بهار بهار چه اسم آشنایی


صدات میاد اما خودت کجایی

وا بکنیم پنجره ها رو یا نه


تازه کنیم خاطره ها رو یا نه

یادش بخیر بچگیا چه خوب بود


حیف که هنوز صبح نشده غروب بود

چقدر دلم فصل بهار و دوست داشت


وا شدن پنجره ها رو دوست داشت

همیشه این موقع های سال که میرسه دلم میگیره

نظرات 2 + ارسال نظر
آب موتوری چهارشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 09:38 ب.ظ

سلام
یعنی امسالم مث هر ساله دیگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دلت می گیره دیگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چک خوردی؟

اتفاقا امسال از هر سال دیگه بدتر بود چون دلتنگی بعضیا هم بهش اضافه شده بود

درمیش آبادی پنج‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 07:50 ب.ظ

بابا تو دیگه کی هستی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد