۱+۱ به هم زن = ۲ بهم زن = دو بهم زن

بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است...

۱+۱ به هم زن = ۲ بهم زن = دو بهم زن

بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است...

دل می‌رود.....

دل می‌رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که باز بینیم دیدار آشنارا

ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل
هات الصبوح هبوا یا ایها الکسکارا

ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزی تفقدی کن درویش بینوارا

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروّت با دشمنان مدارا

در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضارا

آن تلخ‌وش که صوفی ام‌الخبائثش خواند
اشهی لنا و احلی من قبله العذارا

هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کاین کیمیای هستی قارون کند گدارا

سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد
دلبر که در کف او موم است سنگ خارا

آیینه سکندر جام می است بنگر
تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا

خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت رندان پارسارا

حافظ به خود نپوشد این خرقه می‌ آلود
ای شیخ پاک دامن معذور دار ما را

نظرات 1 + ارسال نظر
آب موتوری دوشنبه 5 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 11:58 ق.ظ

آخر شد آشکارا، راز دل من و تو
از آن زمان که دیدند، با هم ما دو تا را

بگذار همه بدانند، من عاشق تو هستم
از شادی این اقبال، شاکر شوم خدا را

حافظ مرا ببخشای، پا در کفشت نهادم
به خاطر مریم جون، گفتم این بیت ها را

شرمنده دیگه مخم نکشید بیشتر از سه بیت. به هر حال اون حافظ بوده ما هم که می دونی!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد