سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولى دل به پائیز نسپرده ایم
چو گلدان خالى لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود، ما دیده ایم
اگر خون دل بود، ما خورده ایم
اگر دل دلیل است، آورده ایم
اگر داغ شرط است، ما برده ایم
اگر دشنه ى دشمنان، گردنیم
اگر خنجر دوستان، گرده ایم
گواهى بخواهید، اینک گواه
همین زخم هایى که نشمرده ایم!
دلى سر بلند و سرى سر به زیر
از این دست عمرى به سر برده ایم
یاد بچگی هام افتادم
شگفتا که آپ کردی ندادی خبر
ولی آپ را تا به آخر خوانده ایم!
روی سوی تحصیل و علم و ادب
ولی ما همچو ... در گل مانده ایم
به امید روزی که با هم رویم
بگوییم جهل را زخود رانده ایم
برنده شدیم در جدال با هوس
کاش هرگز نگوییم که بازنده ایم
دو سال دگر بخت ما باز شود
به امید آن روز ما زنده ایم...