آمپرم چسبیده به آسمون
اصلا نمیفهمم، نمی دونم دارم چی کارمی کنم و چی کار باید بکنم
مخم بسته است از طرفی هر کی از راه می رسه به زور می خواد یه چیزی و بریزه توش
بابا نمی فهمم چرا دست از سرم بر نمی دارید چرا نمی زارید مث بچه آدم زندگیمو بکنم و به دردخوردم بمیرم
چرا همه می خوان بشن فرشته نجات من
من باقالی دنیا اومدم دلم می خواد باقالی هم از دنیا برم
اینو به کی بگم
سلام
باشه مزاحمت نمیشیم
باقالی بمون
باقال کرم خورده ترسووووووووووووووووووووو
موندم که این ابلهها تو رو برای چی میخوان
تویی که نمیتونی یه تصمیمی بگیری
از این تصمیم سخت تر هم وجود داره
پس تکون بخور باقالی پوسیدهء کرموووووووووووووووووو
سلام این دردها را فقط به من بگو که دلم خو نه از این زمونه با این ادمهاش