۱+۱ به هم زن = ۲ بهم زن = دو بهم زن

بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است...

۱+۱ به هم زن = ۲ بهم زن = دو بهم زن

بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است...

سفرنامه

                        

 

می میرم برات

 

نمی دونستی می میرم بی تو بدون چشات

 

رفتی از برم


تو نمی دونستی که دلم بسته به سازصدات

 

آرزومه که نمی دونستی که من می میرم برات

 

عاشقم هنوز


نمی خواستی که بمونی و  بسوزی  به سازه دلم


گفتی من میرم


نمی خواستی بری تا فرداها گل خوشگلم


برو راهی نیست تا فرداها از آب و گلم


سفرت به خیر

 

اگه میری از اینجا تک وتنها تا یه شهر دور

 

بروکه رفتن بدون ما می رسه به یه دنیا نور

 

سفرت بخیر

 

برو گر شکستی ز من میتونی دوباره بساز

 

از دلی شکسته نا امید و خسته تو باز  غروب


نمی خوام بیای


نمی خوام میون تاریکی من تو حروم بشی


نمی خوام ازت


نمی خوام مثل یه شمع بسوزی برام تا تموم بشی


برو تا بزرگی می خوام فقط  آ‌رزوم بشی

 

                                                   آ‌رزوم بشی

 

 

سلام به همه دوستای گل

چند وقتی بود نبودم جاتون خالی با یکی از دوستام رفته بودم سفر

 با اینکه سفر کوتاه و  به ظاهر پوچی بود اما برای من عمق زیادی داشت چون با تموم شدن این سفر باید خودمو آماده می کردم برای مواجه شدن با یه سری مشکلات هر چند که امروز که دارم اینا رو مینویسم یه هفته ای ازاین موضوعات گذشته وهمه چی تموم شده امااین موضوع به درد تجربه هم نمیخورد

ببخشید که نمیتونم بیشتر از این براتون توضیح بدم ولی به خواهشی از همتون دارم اینکه وقتی میدونید عاقبت کاری که دارید شروع میکنید خوب نیست پس خودتونو اذیت نکنید اصلا شروعش نکنید

من تو این ماجرا داغون شدم 

نظرات 5 + ارسال نظر
سامان چهارشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 03:42 ب.ظ

سلام دختر خوب نازنین شعرت که خیلی خوب ناز بود ولی چرا اینقدر وبت ساده چرا تو سه اش نمیدی چی میگه.....................

بوقی جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:14 ب.ظ

هی نشین غصه نخور٬ رفته که رفته... اگه دوستت داشت نمیرفت اون که رفته

محمد ریپورتر جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:20 ب.ظ http://360.yahoo.com/mmr500000

چرا به درد تجربه نمیخوره؟ اتفاقاً بهترین درس رو خودت گفتی: وقتی میدونید عاقبت کاری که دارید شروع میکنید خوب نیست پس خودتونو اذیت نکنید اصلا شروعش نکنید

خودم جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 02:12 ب.ظ

سلام جناب بوقی
اونی که رفته رو خودم بیرونش کردم

مجید جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 05:39 ب.ظ http://www.besadegi.blogfa.com

من مجیدم نمیدونم با من چیکار داری شایدم اینو برا همه سند کردی
ولی من به همه جواب میدم
راستی دزدی از وبلاگ اصلا کار خوبی نیست
مطالب منو ور ندار باشه
ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد